آیا میدانید: در جهان به ۶۰۰۰ زبان تکلم میشود.
آیا میدانید: هر قاره ای، شهری به نام «رم» دارد.
آیا میدانید: که حلزون می تواند سه سال بخوابد .
آیا میدانید: دلفین ها با یک چشم باز می خوابند .
آیا میدانید: قلب زنان نسبت به مردان تندتر می زند .
آیا میدانید: ناراحتی های پا در زنان ۴ برابر مردان است.
آیا میدانید:کوسه ها از بیماری سرطان در امان هستند .
آیا میدانید: هیچ گورخری، خط های مشابه دیگری ندارد.
آیا میدانید: ۱۳ درصد جمعیت جهان، صحرانشین هستند .
آیا میدانید: چهار پنجم جانوران رو حشره ها تشکیل داده اند.
آیا میدانید: تنها در یک پرواز، زنبور عسل به ۷۵ گل سر می زند.
آیا میدانید: چشم انسان معادل یک دوربین ۱۳۵ مگاپیکسل است.
آیا میدانید: ژاپن، پرمصرف ترین کشور جهان در زمینه انرژی است.
آیا میدانید: در ساخت دیوار بزرگ چین، آرد برنج به کار رفته است.
آیا میدانید: توماس ادیسون، مخترع لامپ از تاریکی وحشت داشت.
آیا میدانید: یک کودک ۴ ساله روزانه بیش از ۴۰۰ سوال می پرسد!
آیا میدانید: شیرها تا سن ۲ سالگی قادر به غرش کردن نمی باشند.
آیا میدانید: در هر یک گرم خاک، حدود ۱۰ میلیون باکتری زندگی می کند.
آیا میدانید: استرس باعث می شود، مرغ ها پرهای خود را از دست بدهند.
آیا میدانید: تعداد مرغ ها در سراسر جهان تقریبا با جمعیت انسان مساوی است.
آیا میدانید: به طور متوسط، هر فردی ۵ سال از عمر خودش را صرف خوردن می کند.
آیا میدانید: سرعت خواندن از صفحه رایانه نسبت به کاغذ معمولی ۲۵ درصد کندتر است.
آیا میدانید: نقاش معروف «لئوناردو داوینچی» معروف ترین نقاشی خود به نام «لبخند مونالیزا» را نه تاریخ زد و نه امضا کرد.
آیا میدانید: بازیافت تنها یک بطری شیشه ای، مقدار انرژی موردنیاز یک لامپ ۱۰۰ واتی به مدت ۴ ساعت را تامین می کند.
آیا میدانید: پرنده فلامینگو قادر است با سرعتی حدود ۵۵ کیلومتر در ساعت پرواز کند. این پرنده در یک شب حدود ۶۰۰ کیلومتر مسافت را طی می کند.
کچله رفت سلمونی گفت ببخشید!!!
.
.
.
یه روز یه برره ای می میره شب اول قبر 62 فرشته میان پیشش 2 تاشون ازش سوال می کردن 60 تاشون حالیش می کردن.
.
.
.
یک روز یه یزدی می ره رو پشت بام خونه اش که آنتن رو درست کنه که یک دفعه از طبقه ششم میفته پایین همین که از جلوی پنجره اشپزخونه خودشون رد می شه می بینه خانومش داره برنج درست می کنه داد می زنه می گه خانم یک پیمانه کمش کننننننننننننن
.
.
.
به یکی میگن چرا خودکشی کردی میگه حوصله نفس کشیدن نداشتم
ادامه مطلب ...موسسه رنگ «پنتون» ، رنگ سال 2012 را تعیین و معرفی کرده است . به گزارش «تابناک» ، «واشنگتن پست» در این باره نوشته است که جهان سال آینده به رنگ خاکستری نیاز ندارد ، جهان به رنگی نیاز دارد که از آن انگیزه ، انرژی و شجاعت برای اقدام برخیزد به همین جهت موسسه رنگ «پنتون» براساس تحلیل روانشناسان خود رنگ نارنجی مایل به سرخ را به عنوان رنگ سال 2012 انتخاب کرده است . بر اساس این گزارش ، «لیتریک ایزمن» مدیر اجرایی شرکت پنتون که استاندارد رنگ های لباس و صنایع خانگی را تعیین می کند در این باره گفته است که این رنگ بر اساس ایده تحرک و ایجاد انگیزه انتخاب شده است . پیش بینی هر سالانه رنگ بر اساس نیاز مشتریان و آنچه آنان می خواهند صورت می گیرد و بلافاصله مورد استفاده طراحان مختلف قرار می گیرد. مدیر اجرایی پنتون در همین باره گفته است که این انتخاب یک انتخاب سلیقه ای نیست ، ما به نوعی روح زمانه را درمی یابیم و به همه خواست های دور و برمان نگاه می کنیم . وی همچنین در این باره اضافه کرده است که مشتری نقشی اساسی در احیای اقتصاد دارد و این نارنجی مایل به سرخ است که آدرنالین تولید کرده و مشتری را به فعالیت بیشتر در جهت خرید تشویق می کند ، سالهای قبل هم صورتی گرم ، فیروزه ای و زرد هم بر اساس دلایلی خاص انتخاب شده بودند . اگر چه انتخاب رنگ سال توسط موسسه پنتون تاثیر بسیار بالایی در تعیین رنگ البسه و وسایل دکوراسیون خانگی در کشور های غربی می گذارد ، اما این بدین معنی نیست که رنگ های دیگر مورد بی توجهی طراحان و تولید کنندگان قرار می گیرد ، بلکه بر اساس نیاز مشتری این رنگ ، رنگ غالب در طراحی و تولید در چنین صنایعی می گردد. لازم به ذکر است که توجه به معرفی رنگ سال عمدتا مورد توجه جوانان و افرادی است که به دنبال مدگرایی هستند ، به همین خاطر هم در کشورهای غربی که اساس اقتصاد را بر مصرف گرایی بنیان نهاده اند ، تلاش هایی از این دست به وفور به چشم می خورد که متاسفانه با همان شکل و سیاق هم وارد جامعه ایرانی شده است بدون اینکه تغییری در ماهیت و هدف آن صورت بگیرد . این در حالی است که ممکن است فضای روانی و اجتماعی جامعه ایرانی به کلی متفاوت از جامعه ای دیگر باشد که این هم در انتخاب رنگ ها برای وسایل مختلف بسیار تاثیر گذار است .
مرجع خبری پرسپولیس : یک شبکه عربی از هم تیمی شدن دروازهبان تیم فوتبال پرسپولیس با یک بازیکن رژیم اشغالگر قدس خبر داد و نوشت با توجه به حضور دو دروازهبان ممتاز در رابین کازان روسیه بعید به نظر میرسد که نوبت بازی به این دروازهبان ایرانی برسد.
شبکه خبری العربیه با انتشار این مطلب که بخش هایی از آن به نقل از روزنامه "معاریو" رژیم صهیونیستی است به جزئیات بیشتری پرداخت و نوشته است:
علیرضا حقیقی دروازه بان جوان ایرانی پس از عقد قرارداد با تیم رابین کازان روسیه با یک بازیکن از اسرائیل همبازی شد.
این شبکه در ادامه مطلب خود نوشته است: با توجه به حضور دو دروازه بان مطرح و ممتاز در تیم رابین کازان که هر دو از بهترین ها هستند و در تیم ملی نیز بازی می کنند بعید به نظر می رسد که به دروازه بان ایرانی بازی برسد. با این حال این انتقال در تاریخ فوتبالی دو کشور رخ نداده و در فوتبال اروپا نادر است
.
شبکه العربیه در ادامه مطلب خود که آن را به نقل از روزنامه معاریو رژیم اشغالگر قدس منتشر کرده آورده است: در خط هافبک تیم فوتبال رابین کازان یک بازیکن از اسرائیل بازی می کند که از تاثیرگذارترین بازیکنان این تیم است. این بازیکن "بی بارزتشو" نام دارد وجزو مردان اصلی تیم روسی است.
سلام به همه ی دوستان.باعرض پوزش:
چند وقتی بود اینترنتم قطع شده بود.برای همینه که چند روزیه آپ نکردم.
حالا برای جبرانش چند تامطلب قشنگ میزارم.
استاد : وقتی بزرگ شدی چه میکنی؟
شاگرد : ازدواج!
استاد : نخیر منظورم اینه که چی میشی؟
شاگرد : داماد!
استاد : اوه! منظورم این است وقتی بزرگ شوی چی بدست می آوری؟
شاگرد : زن!!
استاد : ابله!!! وقتی بزرگ شوی برای پدر و مادرت چی میگیری؟
شاگرد : عروس میگیرم!
استاد : پسرجان پدر و مادرت در آینده از تو چه میخواهند؟
شاگرد : یک زندگی متاهلی موفق.
.
.
.
.
غضنفر مجری مسابقه بیست سوالی میشه، یارو ازش میپرسه، جانداره؟ میگه: نه. میپرسه: تو جیب جا میشه؟ غضنفر کلی فکر میکنه، بعد میگه:تو جیب جا میشه اما اگه تو جیبت بریزی، جیبت ماستی میشه.
.
.
.
شوهره میاد خونه به زنش میگه:
من برای شام دوستمو دعوت کردم خونه مون
زنش میگه: چرا این کار رو کردی، ببین خونه چقدر بهم ریخته است
ظرفا کثیفن، هیچی هم برای خوردن تو یخچال نیست
شوهره میگه: میدونم ولی اشکالی نداره
زنه میگه: اگه میدونی، پس چرا دوستت رو دعوت کردی؟
شوهرمیگه: آخه اون زده به سرش بره زن بگیره
.
.
.
.
.
.
حیف نون به نامزدش میگه :عصری میام دنبالت چند تا بوق میزنم بیا پایین که بریم بگردیم .نامزدش میگه ماشین خریدی ؟میگه نه بوق خریدم!
.
.
.
.
.
سوال امتحانی حیف نون:ضامن اهو چیست؟ جواب حیف نون:قسمتی از بدن اهو است که اگر ان را بکشیم اهو منفجر میشود.
.
.
.
.
از حیف نون میپرسن شیری یا روباه؟
میگه مگه خر چشه؟
یکی تو زبلی، یکی ملوان زبل.
یکی تو عاقلی یکی بوش وگ.
یکی تو خوبی یکی روباه مکار .
یکی تو نازی یکی کلاه قرمزی .
یکی تو پول نداری یکی اسکروچ.
یکی تو کاردرستی یکی دالتونها.
یکی تو خوش اندامی یکی گالونی.
یکی تو خوش مرامی یکی فرانچی.
یکی تو سفیدی، یکی سفید برفی.
یکی تو خوش تیپی یکی آقای آلوده .
یکی تو راست میگی، یکی پینوکیو .
یکی تو مهربونی، یکی خرس مهربون.
یکی تو خوشگلی، یکی پلنگ صورتی.
یکی تو خوب حرف میزنی یکی نمکی.
یکی تو خجالتی هستی و یکی ام من .
یکی ما دو تا با هم خوبیم، یکی تام و جری.
یکی موهای تو قشنگه، یکی موهای آن شرلی.
یکی تو قشنگ راه میری، یکی تنسی تاکسیدو.
یکی خونه شما قشنگه، یکی خونه مادر بزرگه.
یکی گوشهای تو قشنگه، یکی گوشهای زیزیگولو.
یکی تو بیکاری یکی نفر بعدی که بیاد اینو بخونه!
برای دیدن عکس های مرد هزار چهره واقعی،قویترین مرد روسیه،ولادیمیر پوتین هزار چهره!!!به ادامه مطلب بروید...
ادامه مطلب ...لاستیک قلبمو با میخ نگات پنچر نکن
*
بوق نزن ژیان میخورمت
*
بر در دیوار قلبم نوشتم ورود ممنوع
عشق آمد و گفت من بی سوادم
*
پشت یه ژیان هم نوشته بود
جد زانتیا
*
شتاب مکن، مقصد خاک است
*
رادیاتور عشق من ازبهر تو، آمد به جوش
گر نداری باورم بنگر به روی آمپرم
*
کاش جاده زندگی هم دنده عقب داشت
*
سر پایینی برنده
سر بالایی شرمنده
*
کاش میشد سرنوشت را از سر نوشت
*
تند رفتن که نشد مردی
چشم انتظارم که برگردی
*
زندگی نگه دار پیاده میشم
*
آیی بی وفا کجا میری
اونطرفی که ورود ممنوعه
آیا شنونده های این نوازنده آدمند یا خانه!!!؟
به ادامه مطلب بروید
ادامه مطلب ...مهدوی کیا:زندی به بازیکنان استقلال بی احترامی نکرد.
آره فقط مثل کشتی گیرها باراندازش کرد.
مظلومی:قول دادم در مورد تیم ملی حرف نزنم.
حتما قول 5میلیونی به کمیته انظباطی دادی!؟
کمالوند:تراکتورسازی مظلومترین تیم عالم است.
و شما هم بی حاشیه ترین مربی عالم!
اولادی:من پسر قطبی هستم.
پس چرا فامیلیت اولادیه!
فتح الله زاده:می دانم چه کسانی سراغ روشن می روند.
همون کسایی که می خواهند شما را خاموش کنند!
عمران زاده:30 هفته دیگر باقی مانده است.
آره!این هفته تم بازی کنید میشه 29هفته!
تاج:زیر بار خواسته غیر منطقی فیفا نمی ریم.
زیر بار تعلیق چطور؟!
احمدزاده:هواداران به آینده پیکان امیدوار باشند.
حتما منظورت تو دسته اوله دیگه!
غیاثی:قهرمانی شکلک در می آورد.
برا همین تو هی تو استادیوم می خندی شیطون؟!
مجیدی:توپ های لیگ و لباسهای استقلال افتضاح است.
دیگه(علی کریمی بازی)در نیار.
فتح الله زاده:از خودم می پرسم برای چی به استقلال اومدی؟
خب معلومه!بشینی پشت مبز و به این و اون حکم بدی!
قلعه نوعی:فردوسی پور موقعیتهای ما را نشان نمی دهد.
برو خدا رو شکر کن وگرنه همه می فهمن امسال تیمت تیم نیست!
حجازی:می خواهم بعضی ها را اصلاح کنم تا نانشان حلال شود.
خب ببرشون سلمونی.
قلعه نوعی:سقف قرارداد را قبول ندارم.
آخه اگه قبول کنی باید چند صد میلیون پول به سپاهان پس بدی!
مایلی کهن پیشنهاد آشتی را پذیرفت.
پس خدا به داد طرف برسه!
انصاری فرد:قطبی گفت از بازیت راضی هستم.
جرآْت داری اینو به مایلی کهن بگو!
فتح الله زاده:من رو خلع سلاح کردند دیگه بمب ندارم.
خب سیگارت پرت کن!
نصرتی:گلم به ارمنستان شانسی بود.
اتفاقا شانسی شانسی هم به تیم ملی دعوت می شی!
حاجیلو:کریمی هیچ انگیزه ای برای تیم ملی نداشت.
مگه با اون گاو و گوسفندها انگیزه ای برا آدم میمونه؟
کفاشیان:نگران نباشید حداقل 2سال دیگر هستم.
اتفاقا از حالا به بعد بیشتر نگرانیم!
دایی:مگر مایلی کهن داروغه فوتبال است؟
تازه کجاشو دیدی؟فوتبال ما (رابین هود و جان کوچولو) هم داره!
محمدی:وقتی طالبلو گل می خورد تشوییقم نکنید.
ای ناقلا چقدر هم که تو ناراحت می شی!
مظلومی:تلافی فولاد را سر ذوب آهن میاریم.
احتمالا محض خنده گفته جدی نگیرین...
چرا مردم بلیت 8هزار تومانی نمی خرند؟
چون پول ندارند!
فرخزادی:سازمان به فکر برکناری قطبی نیست.
اینجا اساسا تا آبروریزی نشه کسی به فکر نمی افتد!
دایی:خیلی سرتر از صبا بودیم.
ما هم که احتمالا زندان تشریف داشتیم و بازی رو ندیدیم!
پور حیدری:قهرمانی لیگ هدف فصل بعد استقلال است.
اینو نگی چی میخوای بگی؟
/blogextendedpost>
دو پیرمرد ٩٠ ساله، به نامهاى بهمن و خسرو دوستان بسیار قدیمى همدیگر بودند.
هنگامى که بهمن در بستر مرگ بود، خسرو هر روز به دیدار او میرفت.
یک روز خسرو گفت: «بهمن جان، ما هر دو عاشق فوتبال بودیم و سالهاى سال با هم فوتبال بازى میکردیم. لطفاً وقتى به بهشت رفتى، یک جورى به من خبر بوده که در آن جا هم میشود فوتبال بازى کرد یا نه.»
بهمن گفت: «خسروجان، تو بهترین دوست زندگى من هستى. مطمئن باش اگر امکانش بود حتماً بهت خبر میدهم»
چند روز بعد بهمن از دنیا رفت.
یک شب، نیمه هاى شب، خسرو با صدایى از خواب پرید. یک شیء نورانى چشمکزن را دید که نام او را صدا میزد: خسرو، خسرو ...
خسرو گفت: کیه؟
منم، بهمن.
تو بهمن نیستى، بهمن مرده!
باور کن من خود بهمنم..
تو الان کجایی؟
بهمن گفت: در بهشت! و چند خبر خوب و یک خبر بد برات دارم.
خسرو گفت: اول خبرهاى خوب را بگو.
بهمن گفت: اول این که در بهشت هم فوتبال برقرار است. و از آن بهتر این که تمام دوستان و هم تیمی هایمان که مردهاند نیز اینجا هستند. حتى مربى سابقمان هم اینجاست. و باز هم از آن بهتر این که همه ما دوباره جوان هستیم و هوا هم همیشه بهار است و از برف و باران خبرى نیست. و از همه بهتر این که میتوانیم هر چقدر دلمان میخواهد فوتبال بازى کنیم و هرگز خسته نمیشویم. در حین بازى هم هیچکس آسیب نمیبیند.
خسرو گفت: عالیه! حتى خوابش را هم نمیدیدم! راستى آن خبر بدى که گفتى چیه؟
بهمن گفت: مربیمون براى بازى جمعه اسم تو را هم توى تیم گذاشته...
/blogextendedpost>
ایپزود اول
به گزارش راسخون به نقل از ندای انقلاب قبل از دربی، چهارشنبه شب. علیرضا حقیقی وارد رستوران هتل اسپیناس می شود. فکر می کند علی کریمی نیست. جمله ای به زبان می آورد که شماره هشت پرسپولیس را غیرتی می کند. حقیقی متوجه حضور او می شود. تا می آید برود، کریمی یه سیلی محکم تو گوشش می زند! بازیکنان مداخله می کنند. جادوگر به اتاقش می رود، مثل گلوله آتش. به استیلی می گوید پرسپولیس یا جای من است یا جای حقیقی. استیلی او را آرام می کند. جمله ای که گلر پرسپولیس گفته، پست سر آقا زمانی است. حالا یک نفر هم باید مدافع هافبک قرمزها را آرام کند. استیلی در نهایت می گوید: «قبل از دربی است، آرام باشید. بعد از دربی به این مسایل رسیدگی می کنیم.»
اپیزود دوم
پیش از بازی و در هتل حمید استیلی لیست را می خواند. میثاق معمارزاده درون چارچوب است، سگرمه های علیرضا حقیقی تو هم می رود. بلند می شود، اتاق را ترک کند. چند نفر می روند و جلوی او را می گیرند. حقیقی برمی گردد و همراه تیم می رود.
اپیزود سوم
پرسپولیس باخته، همه در رختکن هستند. حمید استیلی کز کرده در گوشه ای، علی کریمی از جایش بلند می شود. شروع می کند به داد و فریاد: «این چه وضعیه. مرد باشید. اگر با کسی مشکل دارید، دلیل نمیشه توپارو همینطوری بیرون بزنید. من خجالت می کشم از این هوادارا. از همه جای ایران اومدن واسه تشویق ما، اونوقت شما به خاطر یکسری مشکلات شخصی، توپو می زنید تو اوت!» خطاب او به چند بازیکن پرسپولیس است.
کریمی تا پیش از این همیشه کد می داد اما در ادامه اسم می آورد. به نام سه بازیکن تیم اشاره می کند و سرشان داد می زند. کسی حرف نمی زند. از حمید استیلی گرفته تا بازیکنان دیگر. کریمی نزدیک به 30 دقیقه داد و بیداد می کند اما وقت رفتن است. بیرون می آید و می رود سریع سوار اتوبوس می شود.
اپیزود چهارم
اتوبوس پرسپولیس مقابل هتل اسپیناس می ایستد. بازیکنان یکی یکی پیاده می شوند. طرفدران تجمع کرده اند. اغلب بازیکنان ماشینهای شخصی خود را در پارکینگ هتل گذاشته اند. عین فراری ها سریع سوار می شوند و می روند. علی کریمی پیش از پیاده شدن در اتوبوس حرف های دیگری هم می زند: «بروید به رفیق بازی تان ادامه بدهید. الان هم که عین خیالتان نیست تیم باخته. آدم از این هوادارها خجالت می کشد...» وقتی هم که پیاده می شود، می رود لابلای طرفداران و از همه آنها بابت باخت عذرخواهی می کند.
/blogextendedpost>